دلسا جوندلسا جون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره
دلسا جوندلسا جون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

گل بهاري مامان و بابا

دلسا جونم بدنیا اومد

ساعت 3.5 بیدار شدیم من و بابا حسین و مامان جون و دایی شاهد، صدقه کنار گذاشتیم ، مامان جون اسفند دود کرد و همه ما رو از زیر قرآن رد کرد (من همه اینا رو فیلمبرداری کردم بعداً می بینی) بابا جونو دایی شاهینم ما رو بدرقه کردن و راه افتادیم و از اونجایی که ماشین نداشتیم  با پیکان دایی شاهد رفتیم از اونجایی که سرکار خانم نچرخیده بودی و سرت بالا بود باید سزارین می شدم و یه کم زایمان سخت تری نسبت به بقیه داشتم  و کمی خطری بود و همین بیشتر نگرانمون می کرد. (چون سرت بالا بود این ماههای آخر همش باید دراز می کشیدم وگرنه محکم کله می زدی) قربونت برم که از همون اول رو پای خودت بودی   5.10 دقیقه رسیدیم بیمارستان بهمن و تا کارای پذیرش و...
30 آذر 1393

تعیین جنسیت تا آخر بارداری

بالاخره روز موعود فرارسید روز پنج شنبه 9 آبان 92 من وبابا حسین و مامان جون ساعت 7:20 دقیقه به سمت سونوگرافی حرکت کردیم . من استرس عجیبی داشتم ، دستام یخ زده بود و قلبم تند تند می زد ولی بابا حسینت خیلی آروم و ریلکس می گفت عزیزم نگران چی هستی یا دختره یا پسر دیگه هر چی هست ایشالله که سالم باشه. من دوربینم و آورده بودم که اگه اجازه دادن فیلم بگیرم تا هر وقت دلم برات تنگ شد اون فیلمو نگا کنم و آروم بشم. اولین نفر یه مرده بود بعد نوبت من بود اون روز به جای دکتر خدارحمی یه دکتر دیگه بود ولی بنده خدا اجازه داد فیلم بگیرم. من همچنان هیجان زده بودم خلاصه شروع کرد و یکی یکی میگفت و دستیارش یادداشت می کرد. همین که دیدمت آروم آروم شدم دیگه هیچی برام فر...
24 آذر 1393
1